سفارش تبلیغ
صبا ویژن


مادر بزرگ عزیزم، 20 ساله که ما از دیدن گل رویت محرومیم .

دستان پر از مهر تو کجاست تا برامون

نون عیدی ، سر غربیلی ، حلوا اماج و نون پادرازی درست کنه.

تو آنقدر مهربان و با محبت بودی که سالهاست اقوام و آشنایان

از تو به نیکی یاد می کنند.

ای معلم قرآن ، شاگردانت هنوز تشنه ی آموزشند.

ای یاور امام زمان ، فقط ، خدا میدونه چقدر از بندگانش رو تو روزهای حکومت

پهلوی دیندار و عاشق اهل بیت کردی  .

خدا می دونه چقدر به همسرت احترام می گذاشتی .

وقتی از سر کار به خونه بر می گشت همیشه شربت خنک براش

توی یخچال آماده کرده بودی.

به عناوین مختلف به نوه هات جایزه میدادی .

هرگز غیبت کسی رو نمی کردی.

همیشه لبخند روی لبهات بود.

سنگ صبور همسایه و دوست و آشنا بودی.

هرکس دلش می گرفت می اومد پیش شما درد دل می کرد

سبک می شد و می رفت.

دست به خیر داشتی تاحدی که شبانه شام شب خودت رو به

پیرزن همسایه می دادی.

یادمه هر موقع می خواستم برم دانشگاه ، ساک دستی ام رو

از غذاها و تنقلات تو راهی پر می کردی . همیشه شرمنده ی محبتات بودیم.

نمی دونم چرا در اوج مهربانی اینقدر رنج کشیدی .

از بعضی غریبه ها و  حتی آشنا یان زخم زبان خوردی و دم بر نیاوردی .

آنقدر آبرو داری می کردی که تا لحظه ی مرگت هیچکس حتی دخترت

متوجه غم درونت نشد.

مردنت خیلی زود بود .

می دونم دعوت شده بودی چون خدای متعال گل ورچین می کنه .

زخمی که از مرگت روی دلمون افتاد هنوز تازه ست .

مادر بزرگ عزیزم ، دست ما رو هم بگیر

و ما رو از دعای خیر بی نصیب نکن .

اللهم اغفر للمومنین والمومنات






تاریخ : سه شنبه 91/1/1 | 12:10 صبح | نویسنده : ف.س | نظرات ()
.: Weblog Themes By VatanSkin :.
وبلاگicon
Online User